پرسشهای مرتبط با قضا و قدر
معنای قضا و قدر چیست؟
قضا و قدر یکی از ارکان ایمان است، الله متعال میفرماید: وَ خَلَقَ کُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً (فرقان: 2) {و همه چیز را آفرید، و به دقّت اندازهگیری نمود!}، و معنای قضا و قدر: علم خداوند به مقادیر چیزها قبل از وجود آنها و نیز کتابت، مشیئت و خلق آنهاست.
خداوند چگونه میداند چه اتفاقی میافتد پیش از آنکه اتفاق بیفتد؟
میتوان با یک مثال محسوس به کودک گفت: سازندهی اسباببازیای که با آن بازی میکند میداند که اسباببازی میتواند چه کاری انجام دهد پیش از آنکه تو به آن دست بزنی زیرا اوست که آنرا ساخته و کارهای آن را مشخص کرده است چرا که او احاطهی کامل و همهجانبهای به تواناییهای آن اسباببازی و زمینههایی دارد که میتواند با آن کار و حرکت کند، خداوند متعال هم کسیست که این انسان توانا بر این چیزها را خلق کرده است زیرا الله قدرتمندتر، عالمتر و دارای کمال سازندگی است، او با علم خود به هر چیزی که آفریده پیش از آفریدنش، اثنای آفریدن و پس از آفریدن آن احاطه دارد، الله است که انسان و زمان و مکان را خلق کرده است، پس او گذشته، حال و آیندهی هر چیزی را میداند.
آیا ما مجبور هستیم؟ آیا انسان در کارهای خود اختیار دارد؟
انسان در مواردی مجبور است و در مواردی دیگر، مختار است چنانکه ما بر متولد شدن، مرگ و مدت زندگی مجبوریم، در اینکه چه کسی پدر و مادرمان باشد مجبوریم، در حالی که در نماز خواندن یا نخواندن و ایمان یا کفر دارای اختیار هستیم، و با وجود این اختیار اما ارادهی ما در ضمن ارادهی خداوند است بدین معنا که خداوند متعال اگر اراده کند اختیار را از ما سلب کند این کار را میکند و اگر اراده کند ما را از ترک کردن چیزی منع نماید انجامش میدهد اما چنین مقدّر کرده که انسان مختار باشد و بر اساس این اختیار هم مورد محاسبه قرار گیرد و این همان معنای قول الله متعال است که میفرماید: وَ مَا تَشَاءُونَ إِلاَّ أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (تکویر: 29) {و شما اراده نمیکنید مگر اینکه خداوند -پروردگار جهانیان- اراده کند و بخواهد!}، میتوان مسئلهی جبر و اختیار را با روشی عملی برای کودک شرح داد: چنانکه مربی، لیوانی شیشهای میآورد و به کودک میگوید: آیا میتوانی این لیوان را بر زمین بزنی تا بشکند؟ کودک جواب خواهد داد: بله میتوانم، مربی از او میپرسد: چه چیزی مانع تو از این کار میشود؟ کودک جواب میدهد: این کار اشتباه است و نباید انجامش دهم، مربی چنین میگوید: خداوند متعال در ازل میدانست که تو این لیوان را نخواهی شکست چون بچهی خوبی هستی، همچنین در ازل میدانست که بچهی بد این لیوان را خواهد شکست، آیا کسی مانع تو از انداختن این لیوان بر زمین شده است؟ یا آیا کسی کودک بد را مجبور به شکستن لیوان کرده است؟ هدایت و گمراهی هم چنین میباشد. سپس به او گفته میشود: انسان نمیداند خداوند چه چیزی برای او رقم زده است و از او خواسته نشده از سرنوشت خود اطلاع یابد بلکه از او خواسته شده که ایمان بیاورد به اینکه علم خداوند، کامل و فراگیر است و نوشتن مقادیر نیز جزو آن است و انسان از اراده و میزان انجام اوامر و ترک نواهی سؤال خواهد شد و این در حیطه قدرت و اراده اوست.
چرا خداوند برخی مردم را هدایت کرده و برخی دیگر را هدایت نکرده است؟
خداوند همهی مردم را هدایت کرده است چنانکه میفرماید: وَ هَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ (بلد: 10) {و انسان را به راه خیر و شرّ هدایت کردیم!}، معنای این هدایت آنست که خداوند هدایتی را بیان داشته که برای مردم راه راست و مستقیم را شرح و توضیح میدهد به گونهای که حق، روشن میشود و باطل نیز روشن میگردد، و خداوند آزادی اختیار و انتخاب را به مردم داده است لذا کسانی هستند که راه درست را انتخاب میکنند و کسانی هم هستند که راه نادرست را انتخاب میکنند.
اگر خداوند در ازل نوشته که کسانی از ما گمراه میشوند چرا ما را مجازات خواهد کرد؟
این علم، علمی الهی است و انسانها هیچ شناختی از آن ندارند و آنچه از آن دارند فقط ظن و گمان و توهم و جهل است، بر همین اساس، انسان بخاطر اعمالی که در زندگی دنیا انجام میدهد مورد محاسبه قرار میگیرد و مجالی برای بنده نیست که به غیبی علم پیدا کند که خداوند برایش رقم زده است تا آن را انجام دهد چرا که تقدیر مکتوب در آنچه گذشته است حجت میباشد نه در امور آینده، همچنین به کودک گفته میشود: خداوند متعال امور دنیا را برای تو نوشته است پس چرا آنچه به نفع توست را انجام میدهی و آنچه به ضرر توست را رها میکنی؟ و میتوان برای او مثالی زد و گفت: اگر انسان ارادهی سفر به شهری کند و آن شهر، دو مسیر داشته باشد یکی از مسیرها، امن باشد و دیگری ناامن، کدام مسیر را انتخاب خواهد کرد؟ البته که مسیر اول را انتخاب خواهد کرد، در مورد آخرت نیز چنین است و انسان راه امن را برای رسیدن به بهشت انتخاب میکند که انجام اوامر خداوند و دوری از نواهی اوست، و اگر قضا و قدر برای مردم حجت بود نمیتوانستیم هیچ یک از جنایتکاران را دستگیر کنیم چرا که آنها برای انجام جرم و جنایتهای خود، قدَر را دلیل میآوردند، به همین دلیل بر انسان واجب است که راضی و تسلیم الله متعال گردد زیرا خداوند لاَ يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْأَلُونَ (أنبیاء: 23) {هیچ کس نمیتواند بر کار او خرده بگیرد ولی در کارهای آنها، جای سؤال و ایراد است!}، زیرا خلق و امر از آنِ اوست.
چرا خداوند ما را آفریده؟ اصل جهان چیست؟ چرا حیوانات آفریده شدهاند؟
خداوند متعال میفرماید: وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ (ذاریات: 56) {من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند}، او ما را برای هدفی آفریده که عبادت خودش است و بواسطه آن به ما سود میرساند و نتایج را در آخرت بر حسب اعمال قرار داده است چنانکه بهشت برای نیکوکاران و جهنم برای بدکاران است. تمامی این جهان مخلوق خداوند است و جهان با علم و دقت آفریده شده است، خداوند آسمانها و زمین را آفریده و سیارگان را در آن پراکنده است، و نیز ستارگان را بهعنوان نشانهها و زینت خلق کرده است و خورشید را آفریده تا گرما و حرارت به ما دهد و در رویاندن گیاهان و نابودی میکروبها ایفای نقش نماید، و حیوانات را مسخّر انسان آفریده که از آنها میخورد و بر آنها سوار میشود: الله متعال میفرماید: وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغَالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْکَبُوهَا وَ زِينَةً وَ يَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (نحل: 8) {و اسبها و استرها و الاغها را آفرید تا بر آنها سوار شوید و زینت شما باشد، و چیزهایی میآفریند که نمیدانید}، بنابراین آماده کردن زمین برای سکونت و آفریدن این چیزها و پیش از آفرینش انسان از باب گرامیداشت و تکریمی است که خداوند به انسان اختصاص داده است، افزون بر آن، تمامی این چیزها به حمد و ستایش خداوند میپردازند یعنی آنها نیز خدا را عبادت میکنند، خداوند متعال میفرماید: وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لاَ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِيماً غَفُوراً (إسراء: 44) {همه چیز، تسبیح و حمد او میگوید ولی شما تسبیح آنها را نمیفهمید؛ او بردبار و آمرزنده است}.
آیا خداوند کسانی را که پیامبری نزدشان نرفته است محاسبه خواهد کرد؟
آنها نیز مورد بازخواست و حساب قرار خواهند گرفت چرا که خدا به آنان عقل داده است پس آنان را در روز قیامت مورد آزمایش قرار میدهد و به آنها امر میکند، اگر پاسخ مثبت دادند و اطاعت کردند وارد بهشت میشوند و اگر نافرمانی کردند وارد جهنم میگردند.
چرا شرّ وجود دارد؟
این دنیا سرای آزمایش است و به منزلهی فصل اول یک داستانِ دو فصلی است و آخرت سرای جزا، حساب و کتاب و گرفتن حقوق مظلومان از ظالمان است و به منزلهی فصل دوم داستان میباشد به همین دلیل، وجود اشرار و مجازات نکردن آنها در دنیا، ابتلا و آزمایش است و به معنای پایان مسئله نیست بلکه میبایست همگی در روز قیامت به پا خیزند تا هر انسانی به جزای اعمالش برسد، الله متعال میفرماید: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ (زلزله: 7-8) {پس هر کس هموزن ذرّهای کار خیر انجام دهد آن را میبیند! و هر کس هموزن ذرّهای کار بد کند آن را میبیند!}.
چرا خداوند اشرار را آفریده است؟
خداوند متعال مردم را آفریده و به آنها آزادی داده که خیر و خوبی انجام دهند یا شر و بدی، پس تو میتوانی انسانی نیکومنش باشی و یا انسانی بدمنش اما میبایست نتایج هر یک از این دو انتخاب را بپذیری، این نعمت و حکمتی از جانب الله متعال است چرا که اشرار و بدکاران میتوانند افرادی خوب باشند و نقش ما اینست که به آنها برای خوب شدن کمک کنیم، اگر نپذیرفتند و بر انجام شر و بدی پافشاری کردند وظیفه ما اینست که جلوی شر آنها را بگیریم تا خداوند ما را دوست داشته باشد و به ما پاداش دهد، خداوند متعال خالق همه چیز در این زندگانی است و این زندگانی نیز سرای ابتلا و امتحان میباشد چنانکه الله متعال میفرماید: الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَيَاةَ لِيَبْلُوَکُمْ أَيُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً (ملک: 2) {آن کس که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل میکنید}، و از مصادیق ابتلا و آزمایش: وجود شر و بدی به دست انسانهای شیطانصفت و منحرف است.
چرا برخی از مردم، معلول و ناقص به دنیا میآیند؟
خداوند متعال آنان را با نقص و بیماری آزمایش میکند تا صبر پیشه کنند و نیکیهای بیشتر اندوخته نمایند و برای اینکه الله نعمتی را برای ما یادآور شود که به ما ارزانی داده است تا متوجه شویم بیشتر ما را سالم و سلامت آفریده است لذا این نعمت وی را شکر گوییم، همچنین تا ضعف ما را در برابر قدرت و توانایی خود برایمان خاطرنشان سازد در نتیجه، به غرور و تکبر دچار نشویم بلکه فروتنی نماییم و با همدیگر همکاری کنیم و پس از روز حساب، کسانی که کار نیک انجام دادهاند با جسمی سالم و سلامت إنشاءالله در بهشت پُر ناز و نعمت به زندگی ابدی خواهند پرداخت.
چرا فقیر و ثروتمند هست؟ چرا برخی بدکاران در کاخها زندگی میکنند و برخی نیکوکاران در کوخها؟
تمامی روزی و رزقی که در زندگانی دنیا هست از الله متعال میباشد و خداوند متعال بندگانش را امتحان میکند بنابراین گاهی روزی زیاد به انسان میبخشد تا بخشش او به دیگران را بیازماید و گاهی هم او را از روزی زیاد محروم میکند تا صبر و تحملش را مورد امتحان قرار دهد که آیا دزدی نمیکند و کینه نمیورزد؟ و انسان نیکمنش هر اندازه که در این زندگانی موقت، صابر و بردبار باشد پاداش او در روز حساب بزرگتر میشود اما انسانی که روزیاش زیاد است و چیزی به دیگران نمیبخشد و به آنها بدی میکند در روز قیامت عذاب داده خواهد شد زیرا قدر نعمت خداوند را ندانسته است.
همچنین میتوانیم به کودک بگوییم: خداوند مردم را بر درجات مختلفی آفریده است – برخی از آنها فقیر و برخی نیز ثروتمند هستند – تا اینکه ثروتمند به فقیر ببخشد و قوی به ضعیف کمک کند، و حکمت خداوند چنین اقتضا کرده که مردم در همه چیز متفاوت از هم باشند چنانکه زبان و رنگ آنها مختلف و متعدد است و دارای نژادهای متفاوت هستند و اخلاق مختلفی دارند، برخی فعال و برخی نیز تنبل هستند، برخی خودخواه و برخی نیز بخشنده هستند، در اموال و مادیات با هم متفاوت هستند چنانکه بعضی فقیر و بعضی نیز ثروتمند هستند و تمامی اینها آزمایش خداوند است چرا که هم ثروتمندی، ابتلا و آزمایش است و هم فقر، آزمایش .. امتحان ثروتمند اینست که: آیا خواهد بخشید؟ زکات خواهد داد؟ بخشش خواهد کرد؟ صدقه خواهد پرداخت؟ و آزمایش فقیر اینست که: آیا صبر خواهد کرد؟ آیا قانع خواهد بود؟ آیا در زمین به تلاش خواهد پرداخت؟ آیا رشوه خواهد گرفت؟ دزدی خواهد کرد؟ تمامی اینها ابتلا و آزمایش است اما ضمانت برای هر دو طرف اینست که روزی بر عهدهی خدا است و ثروتمندی و فقر، مانع ورود به بهشت یا جهنم نخواهد بود بلکه هر کس بر حسب میزان داراییاش مکلّف میباشد، و اگر مردم دارای یک سطح از مال و بینیازی و ثروت بودند به همدیگر خدمت نمیکردند و به یکدیگر نیازی نداشتند، الله متعال میفرماید: لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيّاً (زخرف: 32) {تا یکدیگر را مسخّر کرده «و با هم تعاون نمایند»} یعنی: تا برخی از آنها برخی دیگر را به کار گیرند، و بدینگونه چرخ زندگی به حرکت در میآید اما اگر همه مردم دارای یک سطح از ثروت باشند زندگی متوقف خواهد شد.
چرا مریض میشویم؟ و چرا مصیبتها برای انسان روی میدهد؟
الله متعال هر انسانی را آزمایش میکند که آیا بر بیماری صبر خواهد کرد یا خشمگین خواهد شد؟ و خداوند پاداش بزرگی به صابران خواهد داد که شخص مؤمن در روز قیامت خوشحال خواهد شد. براستی که بیماری، مصیبتها و دردها، تقدیراتی هستند که خداوند مقدر نموده تا درجات افراد را بواسطه آنها بالا ببرد و قلبهایمان و اخلاقمان را از غرور، خودشیفتگی و تکبر پاک سازد، و مؤمن در آن حال با دعا و صبر به پروردگارش نزدیک شود در نتیجه، بر ایمان و نیکیهایش افزوده میگردد و پروردگارش او را دوست میدارد و انسان، ارزش سلامتی و نعمت را میفهمد، و میتوانیم مثال ماشین را برای کودک بزنیم و از او بپرسیم: چرا ماشین ساخته شده است؟ بخاطر حرکت کردن، آیا این چنین نیست؟ اما شرکت سازنده چرا ماشین را مجهز به ترمز کرده است؟ آیا متوقف ساختن با حرکت داشتن آن تناقض ندارد؟ خیر بلکه بکارگیری ترمز برای سالم ماندن ماشین ضروری است، ماشین ساخته شده تا حرکت کند و ترمز آنرا در وقت مناسب متوقف میسازد بخاطر اینکه به راننده آسیبی نرسد، بنابراین همانطورکه خداوند ما را آفریده تا با عبادت وی و نعمتهایش بر ما خوشحالمان کند مصیبتها را نیز آفریده تا به انسان بیتفاوت به مأموریت بزرگی که برایش آفریده شده یادآوری کند در نتیجه از بیهودهکاری و غفلت خود دست میکشد و پروردگارش را یاد میکند و از او آمرزش میطلبد، صبر میکند و منتظر کسب پاداش میماند.
آیا خداوند حیوانات و حشرات موذی را آفریده است؟
خداوند، خالق همه چیز است و او پروردگار همه چیز است، او همانگونه که این مخلوقات را با قدرتش آفریده است آنها را با حکمتش نیز خلق کرده است چرا که او دانا و حکیم است و چیزهایی در مورد آنها میداند که ما نمیدانیم چرا که علوم و معارف ما که خداوند به ما ارزانی داشته به نسبت علم و حکمت خداوند بسیار ناچیز است به همین دلیل الله متعال میفرماید: وَ مَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً (إسراء: 85) {و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است!}، لذا ما نمیتوانیم تمام حکمتهایی را بشناسیم که خداوند این حیوانات را بخاطر آن خلق کرده است، و نیز از حکمتهای آفریدن این حیوانات، ظهور نظم و دقت سازندگی الله در آفرینش و تدبیر او در مخلوقاتش است چرا که با وجود تعداد بسیار آنها اما همگیشان را روزی میدهد و بوسیله آنها افراد را آزمایش میکند، همچنین ضعف و عجز انسان را به سبب یک مخلوق که بسیار کوچک است آشکار میکند، البته پزشکی و تجربه ثابت کرده است تعدادی از داروهای سودمند از زهر مار و شبیه آن گرفته میشود کما اینکه روباه، موشهای مزرعه را که سبب از بین رفتن محصولات کشاورزی میشود میخورد و نیز بسیاری از این حیوانات زیانبار، غذای دیگر حیوانات سودمند میشوند طوری که حلقهای از تعادل موجود در طبیعت و محیط زیست را بوجود میآورد که خداوند در کمال دقت آفریده است.
چرا باید 5 بار در شبانهروز نماز بخوانم؟
عبادتهایی که خداوند بر ما فرض کرده است وسیلههایی برای تزکیه و پالایش نفس مؤمن و تعالی روح او هستند، و تلاشی که برای آن صرف میشود در مقایسه با خیری که به دنبال دارد بسیار اندک است، و چون که نماز دربرگیرنده خواندن، ذکر و دعا است که شامل اجزای بندگی در کاملترین صورت میشود برتر از هر خواندن، ذکر و دعای محض میگردد چرا که نماز دربردارنده تمام موارد یادشده همراه با عبودیت و بندگی سایر اعضا است.
مؤمنان برای نماز خوشحال میشوند چرا که در نماز با الله میباشند، با تمام وجود او را میخوانند و الله نیز دعایشان را اجابت میکند، و ما به این دلیل نماز میخوانیم که خداوند ما را بدان امر کرده است، و همیشه دوست داریم اوامر خداوند را انجام دهیم بنابراین ما الله را عبادت میکنیم چون خالق و روزیدهندهی ماست و شایسته است که بخاطر نعمتهای بیشماری که به ما داده است عبادت شود، او میفرماید: وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا (نحل: 18) {و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز نمیتوانید آنها را آمار بگیرید}. براستی که عبادت ما بیانگر دوست داشتن و شکرگذاریمان از خداوند و اعتراف به نیازمندی ما به او است تا که ما را سلامت بدارد و برای انجام اعمال خیر توفیق دهد و شر و بدی را از ما دور کند، الله متعال به عبادت ما نیازی ندارد چرا که او بینیاز از ما و از اعمال ماست و از آنها سودی نمیبرد بلکه عبادتها اوامری از نزد خداوند هستند که از ما خواسته او را به شیوهای عبادت کنیم که پیامبر محمّد آورده و بیان داشته است، و این همان معنای شهادتین است یعنی اینکه الله را بر راه و روش رسولالله عبادت کنیم، همچنین این عبادتها برای ما وسیله است تا به پاداش بزرگی دست پیدا کنیم که سبب ورود به بهشت است زیرا حکمت خداوند چنین اقتضا نموده که به هیچ انسانی جز بواسطهی عمل کردن پاداشی ندهد به همین دلیل، بهشت کالای خداوند است که گرانقیمت میباشد و نیازمند بهای بسیار زیادی است که طاعت و عبادت میباشد.
در نمازم دعا کردم که زود بزرگ شوم اما خداوند دعایم را اجابت نکرد؟
دعا آدابی دارد که میباید آنها را رعایت نمود و از آداب دعا اینست که دعاکننده به قواعد و قوانینی احترام بگذارد که خداوند متعال برای پیشبرد این جهان قرار داده است، ما خدا را به دعا میخوانیم و او خیری را که برای ما انتخاب میکند انجام میدهد، چه بسا از پدرت بخواهی که در خیابان پُر از ماشین با دوچرخه
بازی کنی اما او اجازه ندهد چرا که تو را دوست دارد و باور دارد که موافقت نکردن با خواستهی تو برایت بهتر است، و از بخشندگی خداوند متعال است که دعای ما سه حالت دارد: اول اینکه دعای ما را اجابت میکند و آن را محقق میسازد، دوم اینکه خداوند بواسطه دعای ما مصیبت و بلایی که به تدریج برای ما روی خواهد داد را دفع میکند و سوم اینکه خداوند متعال آن را برای ما در روز قیامت ذخیره میسازد تا که آنچه بهتر از آنست را در بهشت محقق سازد.
چرا من مثل دوستم زیبا نیستم؟
زیرا خداوند هر کسی را با شکلی آفریده است که او را از دیگران متمایز میسازد، براستی که همهی آفرینش خداوند نیکوست، همانطور که خداوند متعال میفرماید: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (تین: 4) {ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم}، و هر کسی با آفرینش منحصر به فرد خود متمایز میگردد بنابراین کسی که الله متعال او را بسیار زیبا آفریده میبایست خدا را بیشتر شکرگذاری کند و کسی که زیبا نیست باید راضی گردد و بپذیرد، و کسی که شکرگذاری میکند و کسی هم که صبر مینماید دارای درجات و پاداش بزرگی هستند.
اگر خداوند ما را دوست دارد چرا اتفاقات بدی برای ما پیش میآورد؟
خداوند متعال ما را آزمایش میکند تا نیکوکار از بدکار متمایز گردد و چه بسا خداوند انسان را آزمایش میکند تا به او پناه ببرد و همیشه به خداوند نزدیک باشد چرا که خداوند بوسیله ابتلا و آزمایش، دوستداران خود را آزمایش میکند تا آنان را غربال نماید و درجاتشان را بالا ببرد و تا اینکه الگوی دیگران شوند و نیز تا که دیگران هم صبر پیشه کنند و بدانها اقتدا نمایند، به همین دلیل است که رسولخدا فرموده: «بلا و آزمون پيامبران از همهی مردمان سختتر و دشوارتر است، سپس آزمایش کسانی سخت است که درجهی پایینتری از پیامبران دارند»، بنابراین انسان به اندازهی دینش مورد آزمایش قرار میگیرد چنانکه اگر در دینش، پایبندتر بود بلا و آزمایش او سختتر است و به همین خاطر، پیامبران را با بلایا و آزمایشات بزرگی امتحان کرده است، چنانکه برخی از آنان کشته شدند، برخی دیگر اذیت و آزار دیدند و برخی هم به بیماری شدیدی مبتلا شدند و بیماریشان طولانی گشت همچون ایوب، و پیامبر ما هم در مکه و مدینه بسیار مورد اذیت و آزار قرار گرفت اما با این حال صبر کرد، منظور اینست که اذیت و آزار برای اهل ایمان و تقوا بر حسب تقوا و ایمانشان روی میدهد، سپس باید این امر در نفس کودک جایگیر شود که الله متعال هر چیزی که اراده کند انجام میدهد و هر چه بخواهد حکم میکند و خداوند متعال از کاری که میکند مورد سؤال و بازخواست قرار نمیگیرد چرا که او بالاترین فرمانروایان است.
اینها رایجترین و پرتکرارترین پرسشهایی بودند که ارائه نمودیم، از خداوند متعال خواستاریم که مفید بوده باشد.
سخن پایانی
در پایان برخی توصیهها را خدمت شما بیان میداریم که معتقدیم در زمینه تربیتی، اهمیت دارند.
میبایست تلاش را برای آگاهسازی پدران و مادران بیشتر کرد چرا که آنها ستون اصلی تولید نسل هستند که از طریق ارائهی دورههای خانوادگی فشرده میتوانند فرزندانی با تربیت درست و آگاهی سالم را به جامعه تحویل دهند.
برنامهریزی و آماده کردن نرمافزارهای آموزشی و کارتونهای دارای هویت اسلامی که کیفیت آن در سطح جهانی مطلوب باشد تا که مورد توجه و استقبال قرار گیرد.
تشویق و برپایی کنفرانسها و نشستهای پژوهشی در زمینه برنامههای آموزشی هدفمند برای کودکان که به تولید مواد ویژهی ما و هویتمان میانجامد و بهعنوان یک جایگزین برای سرگرمی ما بکار میآید.
همچنان هم تولید محتوای ما در باب فرهنگ کودکان، فقیر و ضعیف است و اکثر برنامههای موجود درواقع ترجمههای مواردی است که مربوط به فرهنگها و محیطهای دیگر میباشد لذا میبایست تلاشها را برای عمل جهت جبران این ضعف بویژه در حوزه کتاب دوچندان نمود.
طراحی برنامههای آموزشی در زمینهی تربیت ایمانی کودکان و بکارگیری مربیان و مشاوران آموزشی در این زمینه، چنانکه این برنامهها برای مربیان و معلمان در سطوح آموزشی مختلف کودک باشد که البته در محتوای آنها، تفاوت سنی کودکان در نظر گرفته شود.
توسعهی برنامههای آموزشی رسمی، چنانکه دربردارنده ترکیبات و عناصری تربیتی و معرفتی باشد که به پرسشهای ایمانی معاصر، متناسب با عصر حاضر و بهصورتی همهجانبه میپردازد.